پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو می کرد

پرسیدم: دنبال چی میگردی؟


گفت: سربند یا زهرا ! 


گفتم : چه فرقی داره یکیشو بردار ببند دیگه!


گفت: نه !... آخه من مادر ندارم !!!